افسردگی ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ 1.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. آن قدر غمگین یا بدبختم که دیگر تحملش را ندارم. همیشه غمگین یا گرفته ام و نمی توانم خود را از این وضع خلاص کنم. من غمگین یا گرفته ام من غمگین نیستم. 2.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من احساس می کنم که به آینده امیدی نیست و اوضاع بهتر نخواهد شد. من احساس می کنم هیچ امیدی به آینده ندارم. من نسبت به آینده مایوسم من نسبت به آینده بدبین یا مایوس نیستم. 3.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من احساس می کنم شخصی شکست خورده ام. من هر چه به گذشته می نگرم چیزی جز شکست نمی یابم. من احساس می کنم بیش از یک شخص متوسط در زندگی با شکست مواجه شده ام. من خود را شکست خورده نمی دانم. 4.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من از همه چیز ناراضی ام. دیگر هیچ چیز مرا راضی نمی کند. من از چیزهایی که لذت می بردم ، دیگر لذت نمی برم. من نارضایتی خاصی ندارم. 5.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. انگار احساس می کنم که بسیار بد و بی ارزش هستم. من احساس می کنم که کاملا گنه کارم. من اغلب اوقات احساس می کنم که بد یا بی ارزشم. من احساس گنه کاری خاصی ندارم. 6.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من از خود نفرت دارم. من از خودم بیزارم. من از خودم نا امیدم. من ناامید نیستم. 7.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. اگر امکان داشت خود را می کشتم. اگر امکان داشت خود را می کشتم. من احساس می کنم بهتر است بمیرم. من به هیچ وجه به فکر آسیب رساندن به خود نیستم. 8.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من تمام علاقه ام را نسبت به مردم از دست داده ام و هیچ توجهی به آنها ندارم. من علاقه ام را تا حد زیادی نسبت به مردم از دست داده ام و فقط اندک احساسی نسبت به آنها دارم. من اکنون کمتر از گذشته نسبت به مردم علاقه دارم. من علاقه ام را نسبت به مردم از دست نداده ام. 9.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من دیگر نمی توانم هیچ تصمیمی بگیرم. برای من تصمیم گرفتن مشکل است. من سعی می کنم تصمیم گیری خود را به تاخیر بیاندازم. من مثل همیشه می توانم به خوبی تصمیم بگیرم. 10.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من احساس می کنم زشت یا زننده ام. من احساس می کنم که وضع ظاهر من دائما در تغییر است و باعث می شود در نظر دیگران جذاب نباشم. من از این که پیر یا غیر جذاب به نظر می رسم، نگرانم. من احساس نمی کنم به نظر دیگران بدتر از گذشته باشم. 11.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من اصلا نمی توانم کار کنم. من برای انجام هر کاری باید خیلی به خود فشار بیاورم. برای من شروع یک کار مستلزم کوششی فوق العاده است. من می توانم مثل گذشته کار کنم. 12.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من خسته تر از آنم که بتوانم کاری انجام دهم. من با انجام هرکاری خسته می شوم. من خیلی زودتر از گذشته خسته می شوم. من بیش از حد معقول خسته نمی شوم. 13.دور عدد مقابل آن عبارت یک دایره بکشید. من دیگر به هیچ وجه اشتها ندارم. حالا دیگر اشتهای من خیلی بد تر شده است. اشتهای من دیگر به خوبی گذشته نیست. اشتهای من بدتر از حد معمول نیست.
دیدگاهها (0)